مدح و وفات حضرت خدیجه سلاماللهعلیها
هر شب قنوت او مسیر کهکشان میشد یک راه نوری از زمین تا آسمان میشد آری خدیجـه هم مطهـر هم معـطر بود پس آب در دستش گلاب و زعفران میشد تا یا رسول الله از لبهـاش برمیخاست آقای او، سر تا به پای خویش، جان میشد او تا قـیامت سربلـند از ابتـلائات است حتی اگر صدبار دیگـر امتحـان میشد من مطمئن هستم اگر عمرش به دنیا بود مادربـزرگی بینهـایت مهـربان میشد خواندند اُمالمؤمنین او را، ولی ای کاش این ذکر نورانی، فرازی از اذان میشد یا مصحفی از عرش نازل میشد و در آن هر آیـهاش مـدح عـیـان او بـیان میشد او سورۀ مهر است و قلبش آیۀ نور است هر شب قنوت او مسیر کهکشان میشد |